به گزارش خبرگزاری گیتا، مقدمه ای از مقاله دکتر میلاد منصوری،

 

تحلیل راهبرد توسعه اقتصادی قدرت ­های نوظهور اقتصادی (بریکس)، چشم ­انداز آینده

 

 

بریکس BRICS نام گروهی به رهبری قدرت‌های اقتصادی نوظهور است که از به هم پیوستن حروف اول نام انگلیسی کشورهای عضو برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی تشکیل شده‌است. در ابتدا نام این گروه بریک نام داشت اما پس از پیوستن آفریقای جنوبی، به بریکس تغییر نام یافت. هرچند اعضای گروه بریکس همگی به غیر از روسیه در رده کشورهای در حال توسعه یا اقتصادهای در حال ظهور هستند اما عموماً به واسطه اقتصادهایی با رشد پرشتاب و فراگیر و نفوذ تأثیرگذار بر امور جهانی و منطقه‌ای از دیگر کشورها متمایز می‌شوند. بریکس نمایانگر نیمی از جمعیت جهان است و ۲۸٪ قدرت اقتصادی دنیا را در اختیار دارد. در سال ۲۰۱۲ ترکیب‌بندی اسمی تولید ناخالص داخلی این گروه، ۱۳٫۶ تریلیون دلار آمریکا است. هو جینتائو، رئیس‌جمهور چین معتقد است که گروه کشورهای عضو بریکس، حامی و ارتقادهنده وضعیت کشورهای در حال رشد و نیرویی برای حفظ صلح جهان هستند.

 

بررسی ادبیات موجود پیرامون بریکس ، به عنوان نماد قدرت­هاي نوظهور با تحلیل مختصات،  چشم­اندازها، چالش­ها و جایگاه بین­المللی این گروه­بندي، تلاش دارد تا با بهره جستن از روش­هاي تحلیلی و شیوه نسبت­سنجی، و با ارزیابی نسبت معنادار و متقابل میان « قدرت­هاي نوظهور » و «نظام بین الملل انتقالی»، به عنوان دو متغیر مستقل و وابسته بپردازد و همچنین در پاسخ به این پرسش که قدرت­هاي نوظهور چه نقشی در نظام بین­الملل انتقالی ایفا می­نمایند؟ به ارزیابی این فرضیه پرداخته­اند که «قدرت­های نوظهور به عنوان پدیده نظام بین­الملل دوره انتقالی ، بر ساختار قدرت در نظام بین­الملل پساانتقالی اثر خواهند گذشت» و همچنین ﺑﺎ روش ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ ـ ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ و ﺿﻤﻦ ﺗﺄﻛﻴﺪ ﺑـﺮ اﻳـﻦ اﻣـﺮ ﻛـﻪ ﺟﻬـﺎن در دوران ﭘﺴﺎﺟﻨﮓ ﺳﺮد در ﺣﺎﻟﺖ ﮔﺬار از ﺗﻚ ﻗﻄﺒﻲ ﺑﻪ ﭼﻨﺪﻗﻄﺒﻲ ﻗﺮار دارد، در ﭘﻲ ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻮﻳﻲ ﺑﻪ اﻳـﻦ ﭘﺮﺳﺶ اﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﺮا ﻗﺪرتﻫﺎي ﻧﻮﻇﻬﻮر ﺑﻪوﻳـﮋه دو ﻗـﺪرت آﺳـﻴﺎﻳﻲ، ﻳﻌﻨـﻲ ﭼـﻴﻦ و ﻫﻨـﺪ ﺑـﺎ ﻫﻤﻜﺎري ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ در ﭘﻲ اﻳﺠﺎد ﻧﻬﺎدﻫﺎي ﻣﺎﻟﻲ و ﭘﻮﻟﻲ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠـﻲ ﻫﺴـﺘﻨﺪ؟ ﻧﻮﻳﺴـﻨﺪه ﺑـﺮاي ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ یکی از ﭘﺮﺳﺶ­های اﺻﻠﻲ ذکر شده این مقاله حاضر، درﺻﺪد آزﻣﻮن اﻳﻦ ﻓﺮﺿﻴﻪ است ﻛﻪ ﻗـﺪرتﻫـﺎي ﻧﻮﻇﻬـﻮر ﺑـﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻓﺰاﻳﺶ ﺗﻮان اﻗﺘﺼﺎدي ﺧﻮد و ﻋﺪم رﺿﺎﻳﺖ از ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻗﺪرت در ﻧﻬﺎدﻫﺎ و ﺳﺎزﻣﺎن ﻫـﺎي ﻣﺎﻟﻲ و ﭘﻮﻟﻲ ﺟﻬﺎن، ﺳﻌﻲ در اﻳﺠﺎد ﻧﻬﺎدﻫﺎي ﻣﺎﻟﻲ و ﭘﻮﻟﻲ ﺟﺪﻳـﺪ و ارﺗﻘـﺎي ﺟﺎﻳﮕـﺎه و ﻗـﺪرت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ ﺧﻮد دارﻧﺪ. ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎي ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺣﻜﺎﻳﺖ از آن دارد ﻛﻪ ﻗﺪرت ﻫـﺎي ﻧﻮﻇﻬـﻮر ﺑـﻪ وﻳـﮋه ﭼﻴﻦ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدي، ﺧﻮاﻫﺎن ارﺗﻘﺎي ﺟﺎﻳﮕﺎه ﺑـﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠـﻲ ﺧـﻮد ﻫﺴـﺘﻨﺪ و در اﻳـﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﺑﺎ اﻳﺠﺎد ﻧﻬﺎدﻫﺎي ﻣـﺎﻟﻲ، ﭘـﻮﻟﻲ و ﺑـﺎﻧﻜﻲ ﺟﺪﻳـﺪ ﻣﺎﻧﻨـﺪ ﺑﺎﻧـﻚ آﺳـﻴﺎﻳﻲ ﺳـﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔـﺬاري زﻳﺮﺳﺎﺧﺖ و ﺑﺎﻧﻚ ﺟﺪﻳﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﺮﻳﻜﺲ، در ﭘﻲ اﻓﺰاﻳﺶ ﻗﺪرت اﻗﺘﺼـﺎدي و ﺳﻴﺎﺳـﻲ ﺧـﻮد در دوران ﮔﺬار ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ، ﻧﻮآوري پایان­نامه ﺣﺎﺿﺮ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛـﻪ ﺿـﻤﻦ ﺑﺮرﺳﻲ و ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻋﻨﻮان ﻗﺪرت ﻫﺎي ﻧﻮﻇﻬﻮر و ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎي ﺳـﻨﺠﺶ و ﺷﻨﺎﺳـﺎﻳﻲ آﻧﻬـﺎ، ارﺗﺒـﺎط ﺧﻴﺰش اﻗﺘﺼﺎدي و اﻓﺰاﻳﺶ ﻧﻔﻮذ ﺳﻴﺎﺳﻲ و ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ اﻳﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎ را ﺑﺎ روﻧﺪ اﻳﺠﺎد و ﺗﺄﺳـﻴﺲ ﻧﻬﺎدﻫﺎ و ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎي ﺟﺪﻳﺪ، ﺑﻪ وﻳﮋه ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎي ﭘﻮﻟﻲ و ﻣﺎﻟﻲ ﺑﺮرﺳﻲ ﻛﺮده و ﺳﺎﺧﺘﺎر دو ﺑﺎﻧﻚ اﺻﻠﻲ ﺗﺄﺳﻴﺲﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﻗﺪرتﻫﺎي ﻧﻮﻇﻬﻮر را ﻣﻮرد واﻛﺎوي ﻗﺮار داده اﺳﺖ.

ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮات اﻳﺠﺎدﺷﺪه در اﻗﺘﺼﺎد ﺟﻬﺎﻧﻲ و ﺑﺤـﺮان ﻫـﺎي اﻗﺘﺼـﺎدي در ﻛﺸـﻮرﻫﺎي ﻏﺮﺑـﻲ، اﻧﺘﻘﺎل ﻣﺮﻛﺰ ﺛﻘﻞ ﺛﺮوت و ﺑﻪ ﺗﺒﻊ آن ﻗﺪرت از ﺟﻬﺎن ﻏﺮب ﺑﻪ آﺳﻴﺎ ﻳﻜﻲ از روﻧﺪﻫﺎي ﻛﻠﻴﺪي و ﻣﻬـﻢ اﻗﺘﺼﺎد و ﻗﺪرت ﺟﻬﺎﻧﻲ اﺳﺖ .(Mahbubani,2009:51-55) در اﻳــﻦ ﻣﻴــﺎن، ﭼــﻴﻦ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان دوﻣﻴﻦ اﻗﺘﺼﺎد ﺑﺰرگ ﺟﻬﺎن ﻛﻪ از ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻗﺪرت در ﻧﻬﺎدﻫﺎي ﭘﻮﻟﻲ و ﻣﺎﻟﻲ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠـﻲ رﺿﺎﻳﺖ ﻧﺪارد، ﺑﺎ اﻳﺠﺎد ﻧﻬﺎدﻫﺎي ﺟﺪﻳﺪ، ﺳﻌﻲ در اﻓﺰاﻳﺶ ﻗﺪرت ﺳﺎﺧﺘﺎري ﺧﻮد در ﺟﻬﺎن دارد.

 

 

منبع: خبرگزاری گیتا

انتهای پیام/