گسترش علم در چند سال اخیر تا به آنجا رسیده که با استفاده از تکنیکهای ژنتیک در محیط آزمایشگاه و خارج از بدن مادر، گوسفند بهدنیا میآید، میتوان از بسیاری بیماریها پیشگیری کرد، بیماریهای جنین را در رحم تشخیص داد و... این واقعا جای حیرت و البته خوشحالی دارد. اما گاهی اوقات این خوشحالی از پیشرفت علم، چندان دوامی ندارد و جای خود را به نگرانی میدهد. این روزها صحبتهای زیادی راجع به محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) در رسانهها منتشر شده که بسیاری از این صحبتها ضدونقیض است.
محصول تراریخته یعنی دستکاری ژنتیکی محصولات یا جانوران است . یعنی یک یا چند ژن را به یک محصول یا جانور اضافه کنیم یا از آن کم کنیم تا ویژگی های آن محصول یا جانور را تغییر دهیم . مثلا کاری کنیم ، میوه سیب ویتامین های بیشتری داشته باشد یا پروتئین تولید کند .تراریخته به انگلیسی Transgenesis که از دو واژه Transformation و Genesis گرفته شده است. ترنسفورمیشن یعنی تغییر شکل و Genesis هم یعنی اصل و ریشه ی چیزی . پس Transgenesis یعنی تغییر دادن ژن اولیه و اصلی یه جاندار .
محصولات تراریخته، اصطلاحاً به محصولاتی گفته میشود که با دستکاری ژنتیکی، از حالت عادی خارج شدهاند، برای مثال، انتقال ژن یک حیوان مقاوم به سرما، به میوه گوجهفرنگی، تحت شرایطی سبب مقاومت گوجه دستکاری شده (تراریخته) نسبت به سرما خواهد شد؛ یا انتقال یک ژن مقاوم نسبت به سم، یا انواع ژنهایی که خواص بیشمار دیگری را منتقل میکنند.
محصول تراریخته برای این تراریزی میشوند که در برابر تهدیدها ، آفت ها یا بیماری ها مقاوم شوند . مثلا محصول گندم ، نیشکر ، ذرت و … را طوری با مهندسی ژنتیک تغییر میدهند که آفت رویشان تاثیر نگذارد . بدین طریق محصول با کیفیت تر تولید میشود . بی تعارف می شود گفت، فعلا از محصولات تراریخته دارند سوء استفاده می کنند تا پول بیشتری به جیب بزنند . و ما انسان ها به خاطر پول بیشتر هرکاری انجام می دهیم!
نکته مهم این که اگه چند ژن به محصول جدید اضافه شود میگویند تراریخته؛ ولی اگر چند ژن از آن کم شود یا کاری کنند که عملکرد نوعی از ژن مختل شود ، در اصطلاح ” فروریخته ” می شود.
ضمنا تراریزی توسط دستگاه مخصوص انجام میشود . یکی از مهمترین دستگاه ها Gene Gun هست که تصویرش را در زیر مشاهده می کنید..
حیوانات تراریخته
این حیوانات زبان بسته همیشه بازیچه دست اشرف مخلوقات هستند ! البته لازم به ذکر است که این خیلی خوب است که حیوانات وجود دارند وگرنه تمام این آزمایشات باید روی خود انسان انجام میشد . تراریزی در حیوانات هم انجام میشود . برای اینکه گونه ای جدید از پروتئین یا مواد خوراکی را در آنها بوجود بیاوریم ، و هم اینکه گونه ای جدید از حیوانات را داشته باشیم که در برابر تهدیدات زیست محیطی مقاوم تر باشند .مثلا در عکس زیر می بینید که ژن رویش و کنترل مو در موش سمت چپی برداشته شده . ببینید این بینوا چه شکلی شده است. موش سمت راستی یه موش عادی بدون دستکاری هست . پس موش زیر یک موش فروریخته است چون ژن آن برداشته شده است.
موش فروریخته یا Knock out
یا مثلا در تصویر زیر موش هایی را می بینید که ژنشان دستکاری شده تا بتوانند پروتئینفلورسنت سبز داشته باشند .پروتئینفلورسنت سبز حاوی 238 اسید آمینه هست . می دانید که بعضی از اسید های آمینه برای بدن ضروری هستند . اسید آمینه جزء تشکیل دهنده پروتئین می باشد . حیوانات تراریخته که به پروتئینفلورسنت سبز مجهز میشوند ، زیر نور آبی یا فرابنفش ، به رنگ سبز دیده میشوند : ( موش وسطی موش معمولی است )
گیاهان تراریخته
تراریزی در مورد گیاهان هم انجام میشوند . علت وجود محصولات تراریخته در گیاهان این است که در برابر آفت و جانوران موذی در امان باشند و یا اینکه ویژگی جدیدی به گیاه اضافه شود که برای مصرف کننده مفید باشد . البته تولید کننده هم از این محصولات تراریخته سود می برد .
در سال 1997 حدود 5 میلیون کودک در جنوب شرق آسیا به خاطر کمبود ویتامین A دچار بیماری خشکی چشم شدند ! از 5 میلیون کودک، حدود یک میلیون و 250 هزار نفرشان کور شدند !!! و بخاطر همین برنج های آنجا را تراریخته کردند ، یعنی کاری کردن که ویتامین A درون برنج بوجود بیاد تا این بیماری رفع شود . برای اینکار مقادیری از ژننرگس زرد رو به خاک های زراعی آن منطقه اضافه کردند تا بتوانند ماده بتاکاروتن را بیشتر کنند . بتاکاروتن ، زمینه ساز تولید ویتامین A هست . در نتیجه به این برنج برنج طلایی یا Golden Rice گفته می شود.
به استناد اظهارنظر صریح سازمان بهداشت جهانی یکی از دلایل مقاومت انسان نسبت به آنتیبیوتیکها، استفاده از محصولات تراریخته است. دلیل این موضوع این است که به محصولات تراریخته ژن مقاومت نسبت به آفات، عوامل میکروبی یا بیماریهای گیاهی منتقل میشود.
این ژنها بهعنوان یکی از ابزارهای مهندسی ژنتیک است که به خورد جامعه داده میشود. این قضیه مثل یک جراح است که ابزار جراحی را در شکم بیمار جا گذاشته باشد. نتیجه هم میشود ساخت آنتیبیوتیکها و داروهای قویتر و مصرف بیشتر دارو با تاثیر کمتر. ابتلا به بیماریهای دیگر را هم به این فهرست اضافه کنید.
بسیاری از کشورها ( حداقل 37 کشور) مانند کشورهای اروپایی که برخی سابقه مصرف تراریختهها را داشتهاند پس از عوارض بسیار آنها و سمومشان، اکنون کشت محصولات دستکاری شده را منع نمودهاند. احتمالا مواردی مانند مسمومیت مرگبار ناشی از خیارهای تراریخته در اروپا و شیوع سرطانها و انواع بیماریها، در این تصمیم گیریها بیتأثیر نبودهاند.
مهمترین حامیان محصولات تراریخته(دستکاری ژنتیکی شده) کدام کشورها و مؤسسات هستند؟
دولت آمریکا مهمترین بوجود آورنده وحمایتکننده محصولات تراریخته (دستکاری ژنتیکی شده) است و کمپانیها و شرکتهای صهیونیستی آمریکایی حرف اول را درباره تولید تجاری و صادرات تراریخته (دستکاری ژنتیکی شده)ها میزنند.
مونسانتو، داپونت، بایر، داو، سینجنتا و بی. ای.اس.اف شرکتهای بزرگ حامی محصولات تراریخته(دستکاری ژنتیکی شده) کشاورزی هستند که به استثنای دو تای آخر (سوییس و آلمان) همگی در آمریکا قرار دارندو به جز یکی از آنها همگی تولیدکننده مواد شیمیایی مضر و علفکشها و آفت کشها میباشند.
در بسیاری از کشورهای اروپایی تراریخته (دستکاری ژنتیکی شده)ها ممنوع شدهاند زیرا که در کشورهای اروپایی عمدتا عقلانیت و علم گرایی بیشتر از آمریکای عریض و طویل و کاپیتالیست و سرمایه دار حاکم است، کشورهای مهمی چون فرانسه و آلمان و روسیه و 25 کشور دیگر قاره اروپا (بیشتر اعضای اتحادیه اروپا) و کشورهای دیگر از سراسر جهان از جمله ترکیه و عربستان کشت محصولات غذایی تراریخته (دستکاری ژنتیکی شده) را در کشور خود ممنوع کردهاند.
با وجود اینکخ کشور آمریکا از بنیانگذاران محصولات تراریخته است، مقاومتهای شدیدی درباره استفاده آنها وجود دارد؛ در واقع کشورهای پیشرفتهای که بنیانگذاراین محصولات هستند در مقابل عرضه این محصولات در کشور خود مقاومت میکنند.
سایر شرکتهای بزرگ تولیدکننده و حامی محصولات تراریخته در جهان کدامند؟
سایر شرکتهای حامی تراریخته (دستکاری ژنتیکی شده) نیز اغلب تولیدکننده مواد شیمیایی سرطان زا، مضر و علفکشها و آفت کشها و... بوده و در مقاطع مختلف کمپانیهای صهیونیستی داپونت، بایر (315 شعبه در سراسر جهان دارد) و داو و مونسانتو با یکدیگر همکاری داشته و به حمایت از یکدیگر در برابر قوانین پرداختهاند. شرکت دیگر که اکنون تولیدکننده و حامی محصولات تراریخته (دستکاری ژنتیکی شده) است شرکت «بایر» است، این شرکت نیز جنایاتی مانند تامین سلاحهای شیمیایی کشتار جمعی(گازهای کلرین و موستارد و ترکیبات ارگانو فسفات سمی و زیکلون B) در جنگ جهانی اول و دوم و در جنگ با کنگو و انجام آزمایشات غیر مجاز بر انسانها و... انجام داده است. داو در تولید عامل نارنجی و حمایتهای قانونی بعدی با شرکت مونسانتو شراکت داشت. پرسشی که به ذهن متبادر میشود این است که آیا میشود باور نمود که این کمپانیهای صهیونیستی تولید مواد کشنده و معلولکننده میلیونها انسان در سراسر دنیا اکنون در فکر تولید غذای مردم هستند تا مردم براثرگرسنگی نمیرند؟
آیا امکان استفاده هدفمند از محصولات دستکاری شده ژنتیکی به عنوان سلاح علیه کشور هدف وجود دارد؟
دو پژوهشگر؛ دکتر گراث نیکلسون و همسرش نانسی در جنگ خلیجفارس ، یک باکتری را در خون حدود نیمی از سربازانی که دچار بیماری در جنگ خلیجفارس شدند، پیدا کردند، که این باکتری دارای میزانی از ویروس ایدز( HIV ) بود. مشخص بود که این میکروب، دستساز است و ژنتیک آن مهندسی شده برای جنگ بیولوژیک میباشد.یا بوجود آوردن تسلیحات بیولوژیک مانند ساخت بیوتکنولوژیکی ویروس ابولا و سیاه زخم و باکتری طاعون سیاه در موسسه دیمونا توسط رژیم اسرائیل. با وجود بیوتکنولوژی کشاورزی دیگر نیاز به استفاده مستقیم از داروها واکسنها و... نیست بلکه بدون اینکه هیچکس مطلع شود، ژنهای بیماری مورد نظر را در میوهها، سبزیها، غلات و حتی فرآوردههای دامی قرار میدهند، خواه توسط دشمنان خارجی به وسیله واردات یا توسط مزدوران داخلی . به عنوان مثال ژن عقیمی را بر روی گندم برای عقیم کردن نسلی از یک کشور میتوان نصب نمود.
«تراریخته سلاح است .. » اشاره ای که دکتر ظریف 16 سال قبل درپی قانونی سازی استفاده از محصولات تراریخته هشدار داد که این محصولات قادرند نسلی را عقیم کنند.
متن کامل نامه 16 سال قبل محمدجواد ظریف به این شرح است:
جناب آقای ابطحی رئیس محترم دفتر ریاست جمهوری
احتراماً به اطلاع میرساند پروتکل ایمنی زیستی پس از هشت دور مذاکرات فشرده و سخت طی شش سال گذشته سرانجام در مونترال کانادا به تصویب رسید.
شکست اجلاس وزرای بازرگانی سازمان تجارت جهانی (WTO) در سیاتل و خصوصاً عدمتوافق اروپا و آمریکا در مورد محصولات کشاورزی باعث ایجاد شرایط مناسبتر مذاکراتی برای کشورهای در حال توسعه در بحث ایمنی زیستی شد. پروتکل ایمنی زیستی، ملحق به کنوانسیون تنوع زیستی، ناظر بر تجارت بین المللی محصولات کشاورزی و سایر فرآوردههای بیوتکنولوژیک حاصل از تغییرات ژنتیک میباشد. در این پروتکل تمهیدات لازم برای جلوگیری از عوارض احتمالی آتی مصرف این نوع محصولات بر سلامت انسانی و محیط زیست طبیعی پیشبینی گردیده است. جمهوری اسلامی ایران یکی از واردکنندگان بزرگ محصولات کشاورزی و غلات از کشورهای تولیدکننده نظیر استرالیا، کانادا، اتحادیه اروپا، آرژانتین، اروگوئه و .... که از روش اصلاح ژنتیک برای تولید محصول بیشتر و برتر استفاده میکنند، میباشد.
بدین دلیل نسل آینده کشور و نیز محیط و تنوع زیستی میتواند بهراحتی تحت تأثیر عوارض احتمالی این نوع محصولات قرار گیرد، بهعنوان مثال در کانادا با نصب ژن مقاوم در برابر سرمای ماهی سفید قطب شمال بر روی بوته گوجه فرنگی محصول آن در سرمای زیر صفر به عمل میآید؛ یا با تغییرات ژنتیک، نژاد پرمحصول گندم و سایر غلات را به وجود آورده و به بازار عرضه نمودهاند. این نوع محصولات اولاً قادرند بهمجرد ورود به سیستم محیط زیست بومی کشورها، بر تمامی اقلام مشابه غلبه یافته، (و) بهتدریج آنان را نابود سازند، اتفاقی که برای برخی از محصولات کشاورزی بومی در دنیا و حتی در کشور خودمان بهصورت محدودتر رخ داده است. ثانیاً قادرند تأثیرات منفی ناشناخته و بلندمدتی را بر نسل و نژاد و تواناییها و سلامت انسان بگذارند.
این در حالی است که محصولات ترانسژنتیک بهصورت معمول مورد بهره برداری قرار بگیرند این امکان وجود خواهد داشت که حتی بصورت سلاح مورد بهره برداری قرار گرفته و یا با استفاده از ژنهای خاصی حالات جسمی، روانی انسانها را تغییر داده و محیط زیست را به نابودی بکشانند. فرضاً با نصب ژن عقیمی بر روی گندم، تولیدکنندگان آن قادرند نسلی از یک کشور را عقیم ساخته یا با پیوند ژنتیک ژنهای مولد اخلاق پست نظیر درندهخویی کوسهها یا صفات رذیله خوکها بر محصولات کشاورزی میتوانند آن را به گروهی از انسانهای کشور هدف خود منتقل سازند.
این پروتکل چندین جنبه مهم را فرا میگیرد؛ تجارت بین المللی ــ موضوعات محیط زیستی ــ مسائل بهداشتی و پیشگیری ــ محصولات کشاورزی و پیشرفتهای آن ــ تحقیقات ژنتیک و کاربردهای آن همه از جمله مواردی هستند که با موضوع پروتکل ایمنی زیستی ارتباط پیدا میکنند.
نحوه مذاکرات در پروتکل ایمنی زیستی شکل خاصی داشت بدین ترتیب که کشورها در شش گروه طبقه بندی شده بودند. گروه میامی شامل کشورهای عمده تولیدکننده محصولات بیوتکنولوژی مدرن یعنی آمریکا، کانادا، استرالیا، آرژانتین، شیلی و اروگوئه. 150 کشور عدمتعهد، گروه 77 و در حال توسعه گروههای اروپای شرقی، و گروه مصالحه شامل نروژ، ژاپن، سوئیس، مکزیک و برخی از این دست. این گروهها نمایندگانی را در سه زمینه معرفی نمودند تا با یکدیگر مذاکره و نهایتاً پروتکل را آماده سازند. این سه زمینه عبارت بودند از:
1 ــ محصولات کشاورزی
2 ــ شمول پروتکل
3 ــ ارتباط با سایر کنوانسیونهای بین المللی.
جمهوری اسلامی ایران عضو گروه همفکر بوده و بهدلیل اهمیت موضوع برای کشورمان نقش فعالی در این گروه بازی نمود، بهطوریکه نماینده گروه برای مذاکره در مورد تجارت محصولات کشاورزی و معادن دو گروه دیگر بود. در این پروتکل از جمله پیشبینی شده است کشورهای تولید کننده چنین محصولاتی باید اطلاعات کلی (مطابق لیست مصوبه در پروتکل) را در اختیار کشورهای مصرف کننده از طریق یک مکانیزم بین المللی (CHM) قرار دهند. کشورهای مصرف کننده با تأسیس یک مرجع ملی این اطلاعات را دریافت و پس از تحقیقات کامل و ارزیابی خطرات و مشکلات احتمالی ظرف 270 روز در صورت تمایل اجازه میدهند تجارت این محصولات با کشورشان صورت پذیرد. در صورت احتمال حتی ضعیف خطر (بدون ارائه دلایل علمی) کشورهای مصرف کننده میتوانند از اجازه ورود ممانعت به عمل آورند و برخلاف اصول WTO در مورد عدم ایجاد مانع در تجارت بین المللی. هزینه این تحقیقات و ارزیابیها بهعهده صادرکنندگان کالاست.
برخی از سایر دستاوردهای کشورمان در این مذاکرات بهترتیب زیرند:
ــ کشورهای وارد کننده میتوانند بر اساس اصل احتیاط از واردات اصلاح شده امتناع کنند. این امر با روشها و رویکرد سازمان تجارت جهانی مغایر است و به همین دلیل مورد مخالفت آمریکا و گروه میامی بود ولی در نهایت تصویب شد.
ــ فرآوردههای کشاورزی حاصله از تغییرات ژنتیک ابتدا باید در بازار داخلی کشوری که در آن تولید شده امتحان شود و سپس به سایر کشورها بهمنظور دریافت اجازه صادرات معرفی گردد.
ــ در مورد غلات اصلاح شده کشور واردکننده براساس مقررات داخلی خود از حق امتناع از واردات این غلات برخوردار است و در شرایطی که صادرکننده بخواهد این غلات را صادر کند میبایستی رضایت صریح واردکننده را کسب کند.
ــ معافیت مطلق برای هیچ یک از محصولات اصلاح شده ژنتیکی وجود ندارد. این محصولات در هر صورت یا مشمول رویههای ایمنساز پروتکل هستند و در غیر این صورت مقررات داخلی کشور واردکننده در مورد آنها جاری خواهد بود.
ــ استناد به مقررات داخلی کشور واردکننده، که میتواند محدود کنندهتر از مفاد پروتکل باشد، مکرراً در متن پروتکل مورد تصریح قرار گرفته است.
ــ تمامی محصولات بیوتکنولوژی مدرن مشمول پروتکل میباشند.
ــ ارتباط پروتکل با سایر معاهدات بین المللی از جمله WTO ارتباط معقولی است و پیشبینی شده از یکدیگر حمایت متقابل نموده و این پروتکل تابع مقررات سایر معاهدات تجاری خصوصاً WTO نباشد. بهعلاوه برخلاف تلاش آمریکا و گروه میامی و کشورهای توسعه یافته این موضوع مقدمه پروتکل (بهجای بندهای اجرائی) آمد تا از عواقب احتمالی برای کشورهای در حال توسعه جلوگیری به عمل آید.
خلاصهای از گزارش فنی این اجلاس جهت مزید اطلاع ایفاد میگردد.
محمد جواد ظریف
*******
در ایران محصولات تراریخته تولید میشود؟
آمار ضدونقیضی درباره تولید محصولات تراریخته در ایران وجود دارد. به ادعای برخی افراد، در سالهای83 ، 84 و 85 تولیداتی از این محصولات در ایران داشتهایم و تحقیقی هم انجام شد و پژوهشگرانی ادعا کردند که 47درصد از برنجهای موجود در بازار (ایرانی و خارجی) تراریخته بودهاند. در عمل وزارت کشاورزی اعلام میکند که تا به حال هیچ مجوزی برای تولید محصولات دستکاری شده ژنتیکی داده نشده است.
اما گزارشهایی وجود دارد که بدون رعایت اصول آزمایشهای میدانی، بذر محصولات دستکاری شده در ایران کشت میشود که بذر همین محصولات میتواند بهوسیله حشرات و پرندگان به نقاط دیگر منتقل شود و بدون اینکه اطلاع داشته باشیم، کشورمان را دربر بگیرد. این است که اظهارنظرات ضدونقیض درباره این محصولات نگرانیها را بیشتر میکند. باید یک تیم متشکل از چند وزارتخانه و با یک رویکرد محرمانه این مسائل را بررسی کرده و به یک جمعبندی و تصمیم درست و قاطع برسند تا خیال مردم از بابت این قضیه راحت شود.
چه گزارش های مستندی از بیماریزاییتراریختهها وجود دارد؟
1- اوتیسم: برخی پژوهشها ارتباط مستقیم بین مصرف محصولات تراریخته و بیماریهای خاص مانند اوتیسم را نشان میدهد.
2-سرطان بر اثر سم مخصوص تراریختهها: کمیته مشترک سازمان جهانی بهداشت و فائو بر مبنای اظهار نظر انجمن بینالمللی تحقیقات سرطان به این نتیجه رسیدهاند که علفکش غالب در محصولات تراریخته یعنی گلایفوسیت سرطانزاست.
3- آکادمی پزشکی زیست محیطی آمریکا AAEM، تأثیرات مصرف محصولات تراریخته را شامل ارگانهای داخلی صدمه دیده، اختلالات دستگاه گوارش، اختلالات دستگاه ایمنی بدن، افزایش سرعت پیر شدن و ناباروری عنوان کرده است.
4- سمی شدن خون مادر و جنین: یک تحقیقات در کانادا حضور آفت کشهای مرتبط با غذاهای دستکاری شده ژنتیکی در خون زنان، مادران باردار و جنین را نشان داده است.
5-DNA محصولات دستکاری شده ژنتیکی به انسانهایی که آنها را میخورند، منتقل میشود.در یک مطالعه جدید که با بررسی کارشناسی کتابخانه عمومی علوم (PLOS) منتشر شد، محققان تاکید کردند که شواهد کافی وجود دارد که قطعات DNA غذا حاوی ژنهای کاملی هستند که میتوانند از طریق یک مکانیسم ناشناخته وارد سیستم گردش خون انسان شوند.
6- اختلال خود ایمنی، بیماری سلیاک که علائم آن شامل نفوذپذیری روده، باکتریهای نامتعادل روده، اختلال دستگاه ایمنی بدن و واکنش آلرژیک، اختلال هضم و آسیب به دیواره روده است. مطالعات جدید محصولات دستکاری شده را با اختلالات گلوتن در 18 میلیون آمریکایی مرتبط میداند.
7- نقایص مادرزادی بر اثر سم مخصوص تراریخته ها: گلیفوسیت(علف کش) با نقص در هنگام تولد مرتبط است . کمیسیون اتحادیه اروپا از سال 2002 میداند که گلیفوسیت باعث ناهنجاری میشود.
8- اوتیسم، پارکینسون و آلزایمر: یک مطالعه انجام شده علفکش گلیفوسیت را به اوتیسم، پارکینسون و آلزایمر مرتبط میداند.
9- مرگ و میر سریع و زیاد، سرطان پستان در رتهای ماده (تقریباً در تمام موارد) آسیب به غده هیپوفیز، احتقان و نکروز کبد و مشکلات کلیه و بیماریهای بسیار دیگر.
علل مخالفت دانشمندان و محققان آزاده با تراریختهها از قرار زیر است:
1- دانش نا کافی بشر با وجود همه پیشرفتها، درباره عملکرد بیش از 98 درصد ژنوم انسان (و درصدهای بیشتر در اغلب موجودات زنده دیگر) و تعداد دقیق ژنهای بسیاری موجودات از جمله انسان! 2- دانش ناکافی بشر نسبت به شرایط خاص بیان ژنها (بیان ژن یعنی همان ساخت پروتئین از روی ژنها، ممکن است ژن وارد شده در گیاه یا دام، تحت شرایط خاص عملا به ژن دیگری مثلا ژن ایجاد پروتئین سرطانزا یا ژن ایجاد سم تبدیل شود و این مورد نیز هرگز در آزمایشگاهها بررسی نمیشود.)
3- دانش ناکافی بشر به تمامی صفات آدمی و حتی سایر موجودات (پروتئینها صفات موجودات زنده و ازجمله انسان را تعیین مینمایند و بشر هنوز تحقیقی اصلا درباره برخی صفات ژنتیکی انجام نداده است.)
4-عدم امکان بررسیهای کامل و همه جانبه اثرات ژن منتقل شده بدلیل زیاد بودن و طولانی مدت بودن و روی هم رفته گران بودن، آزمایشات اثبات بیخطر بودن برای محیط زیست و جانوران و انسان عملا امکان ندارد.
5-عدم بررسی کامل همه اثرات ژن منتقل شده، حتی وقتی یک ژن، تولید چند پروتئین را موجب میشود: پس از انتقال ژن در آزمایشگاه فقط وجود تقریبی همان نوکلئوتیدها و نهایتا یک پروتئین تولیدی و یک یا دو صفت مورد نظر را بررسی مینماییم درحالیکه که هریک ژن ممکن است چند صفت را کنترل نماید و موجب شود.
6- عدم بررسی کامل اثرات ژن منتقل شده در طول نسلهای انسانی: در بررسیهایی که پس از انتقال دادن ژن به موجود دیگر در سطح جهان انجام می گیرد فقط اثر انتقال ژن در یک نسل انسانی ممکن است بررسی شود (و بعضا اصلا انجام نمیشود و به 90 روز بررسی موشهای آزمایشگاهی اکتفا میشود) و آزمایشات چند نسلی انجام نمیشوند.
7-ایجاد پروتئینهای ناشناخته بیماری آور یا سرطان زا بر اثر شکسته شدن ژن و قرار گرفتن در وسط ژن دیگر: با روشهای مرسوم انتقال ژن معمولا مکان ژن وارد شده به موجود زنده مشخص میباشد یعنی معلوم است که این ژن وارد چه اندام یا سلول از موجود میشود اما از آنجا که ما هزاران کپی و نسخه از ژن را وارد گیاه میسازیم مشخص نیست که همه آن نسخههای ژنی دقیقا درکجای ژنهای آن اندام یا آن سلول خواهند نشست و ممکن است ژن شکسته شده و وسط یک ژن دیگر بنشیند.
8-روشی غیر طبیعی است: در مهندسی ژنتیک انتقال ژن بر دو نوع است: انتقال عمودی و انتقال افقی.
انتقال عمودی از راه تولید مثل صورت میگیرد اما انتقال افقی همان چیزیست که در تراریختهها رخ میدهد و امری را که در طبیعت تقریبا محال است انجام میدهند یعنی انتقال ژن از موجودی به موجود دیگر که ممکن است هیچ شباهتی هم به هم نداشته باشند مانند انتقال ژن از ملخ به اسب یا انتقال ژن از ماهی به فیل و....
9- فرصت ندادن به طبیعت برای بازسازی خود: اگر در طبیعت جهش یا انتقال ژنی صورت میگیرد، آن جهش و یا تغییر ژنتیکی در طی قرن ها توسط سیستم پیچیده طبیعت گزینش و انتخاب طبیعی میشود و چنانچه نامطلوب باشد به صورت طبیعی حذف میشود. هنگامی که مهندسین ژنتیک به دفعات گیاهان را دستکاری ژنتیکی میکنند و گیاه تراریخته (دستکاری ژنتیکی شده) را وارد طبیعت مینمایند، کارخانه هستی و اکوسیستم دستخوش لطمات جبران ناپذیری خواهد شد. مانند کارخانهای که آنقدر کمیت تولید آن زیاد است که فرصتی برای کنترل کیفی و جداسازی محصولات معیوب وجود ندارد.
10-احتمال انتقال ناهنجاریهای ناشی از انتقال ژن، مانند آنچه در موارد فوق برشمردیم، به گیاهان هرز و گیاهان مزارع مجاور و پراکنده شدن آن در طبیعت (فرار ژن) و بوجود آوردن مخاطرات طبیعی وجود دارد. مثلا تولید هزاران گیاه مسموم و سرطان زا برای موجودات تغذیهکننده و برای انسان از نتایج آن خواهد بود. مقاومسازی به حشرات با انتقال ژن تولیدکننده سم حشره کش که ممکن است نوعی پروتئین باشد به گیاه همراه است و از آن پس مثلا در برگها یا سایر اندامهای گیاه سم حشره کش نیز تولید میشود.
11- مقاوم شدن باکتریها و میکروبها به آنتی بیوتیکها: یکی دیگر از مخاطرات مطرح در تولید گونههای تراریخته واجد ژنهای مقاومت به آنتی بیوتیک، احتمال انتقال این ژنها به باکتریها است که نمونهای از آن انتقال ژن مقاومت به آمپیسیلین در ذرت Bt شرکت «نوارتیس سید» بود. البته احتمال انتقال ژن به باکتری همیشه وجود دارد و با تولید گیاهان تراریخت دوز ژن مقاوم به آنتی بیوتیک را در طبیعت بالا میبریم که سبب مقاومت به آنتی بیوتیکها و ... میشود.
12-برخی روشهای انتقال ژن سرطان زا و خطرناک میباشند: استفاده از روشهای نادرست برای انتقال ژن از دلایل اثبات شده برخی سرطانهاست. مثلا انتقال ژن با استفاده از ویروس در انتقال آنزیم ADA که در کارایی سیستم ایمنی مؤثر است به ایجاد سرطان منتهی شده است.
13-امکان سوءاستفاده شیادان قاتل: بدلیل بسیار ریز بودن و فنی بودن و آزمایشگاهی بودن و گران بودن تکنیک انتقال ژن ممکن است شیادان و قاتلانی ژنهای نامناسب را ضمن آزمایشات خود وارد گیاهان یا موجودات دیگر سازند (مانند سازمانهایی که به منظور فروش دارو و واکسن اقدام به انتشار بیماریهای خطرناک و کشنده مینمایند) مانند ساخت و توزیع تجاری واکسن کشنده VIOXX در آمریکا با حمایت FDA که جان بیش از 60000 نفر را گرفت و 130000 نفر را دچار حمله قلبی نمود.
راه حل اساسی و راهگشا برای بینیازی از واردات این حجم از تراریختهها چیست؟
برای بینیازی از واردات این حجم از تراریختهها (بیش از 50 درصد) باید دست کم 6 راه حل را به صورت جهادی در دستور کار قرار داد:
1- راه حل اول تولید داخلی در زمینهای تحت کشت به علاوه واردات محصولات غیر تراریخته و طبیعی.
2-به بالاترین حد رسانیدن برداشت بذور طبیعی توسط مبارزه طبیعی با آفات مانند استفاده همزمان از چند رقم مختلف یا مبارزه بیولوژیک با آفات (استفاده از دشمنان طبیعی آفات مانند برخی زنبورها یا برخی از کفشدوزک ها) و...
3- تحقیق درباره صحت آمارها : آیا نیاز به واردات 60 درصد تراریخته واقعیست؟ (در حالی که درباره ضعف آمارها در کشور به خوبی آگاهی یافته ایم).
4- استفاده از روشهای مؤثر و طبیعی اصلاح کلاسیک مانند انواع هیبریداسیون، اینتروگرسیون، استفاده از تلاقیهای برگشتی، انواع انتخابهای دورهای و تودهای و... (که در واقع افزودن و کاستن طبیعی ژنها میباشند) و متاسفانه چندان بر آنها تمرکز نمیشود.
5- برنامهریزی برای اصلاح ساختار خاکها و کشت زمینهای انبوه غیر بارور در ایران با راه حلهایی نوین و سرمایهگذاری در این زمینه.
6- به گفته محققین و کشاورزان، درصد ضایعات برخی محصولات کشاورزی در کشور ما بسیار چشمگیر است و مطابق آمار به چند صد میلیون تن در سال میرسد. برنامه ریزی برای استفاده بهینه از منابع موجود و کاهش ضایعات و تلفات محصولات تولیدی در داخل و بازار رسانی آنلاین محصولات حتی از طریق سیستم حمل و نقل هوایی بهتر است مورد نظر قرار گیرد.
7- اگر آنگونه که برخی آقایان بیان میدارند با کشت ارگانیک و طبیعی تنها حدود 50 درصد نیاز کشور تامین میشود و حدود50 درصد به واردات متکی میباشیم به نظر میرسد اکنون زمان فرهنگسازی برای منطقی عمل نمودن مردم و تغییر سبک زندگیها رسیده است. با توجه به نیاز جامعه، هر خانوادهای به نحوی نقش در تولید محصولات سالم کشاورزی داشته باشد و حتی میتوان درباره آن برنامهریزی نمود.
امیدواریم علم محصولات تراریخته در ایران رشد نکند! چون کسی به نفع مردم محصول دستکاری شده درست نمی کند ، طوری محصول را تولید می کنند تا وزن آن بیشتر شود و بتوانند بیشتر بفروشند! . و کاری ندارند که مردم بیمار بشوند یا نه !
منبع: خبرگزاری گیتا