آب، از بین لولههای تو درتویی که از سقف رد شده میچکد، راه خودش را میگیرد تا به لجنها و حجم زبالههای پخش شده در پارکینگ برسد. راه و پلهها پر از بوی فاضلاب است و بچهها بی توجه به آن بازی میکنند. هر کسی نقاشیای روی دیوارهای تاریک راهروها از خودش یادگار گذاشته و لامپ خواربار فروشی «بابا فائز»، تاریکی یکی از طبقهها را کمرنگ میکند.